خودکشی...

میدونی میخوام رگمو بزنم..رگ دستمو..دست چپمو...یه حرکت سریع..یه ضربه ی

عمیق..بلدی که،نه واای!!!!


تو که نمیبینی..نمی دونی میخوام رگمو بزنم...تو چشاتو بستی.من تیغ رو از توی

جیبم درمیارم....
نمیبینی که سریع میبرم نمیبینی که خون فواره میکنه روی سنگای سفید..نمیبینی که

دستم میسوزه
لبمو گاز میگیرم که نگم آخ که تو چشاتو باز نکنی و منو نبینی...


تو داری قصه میگی ...من شلوارک پامه.دستمو میذارم رو زانوم.من دارم دستمو

نگاه میکنم ..
دست چپمو..خون ازش میاد...میریزه کف سنگا...مسیرش قشنگه..حیف که چشات

بسته ست!
تو بغلم کردی.حس میکنی که سردم شده،محکم تر بغلم میکنی که گرمم بشه...


حس میکنی که نامنظم نفس میکشم...تو دلت میگی :آخی نفسش گرفت!


حس میکنی که دیگه نفس نمیکشم...هرچی محکم تر بغلم میکنی سردتر میشم....


چشاتو باز میکنی و میبینی من مردم!


میدونی میترسیدم خودمو بکشم...از سرد شدن..از تنهایی مردن..از خون دیدن..


ولی تو بغلم کردی و منم دیگه نترسیدم! مردن خوب بود..آروم آروم..درکنارتو!د

ر آغوش تو...!


گریه نکنی،من دیگه نیستم چشاتو بوس کنم بگم خوشگل شدی..بعد تو همون جوری

وسط گریه هات بخندی...


گریه نکن دیگه خوب دلم میشکنه...دلم نازکه،نشکونش باشه؟


من مردم ولی تو باورت نمیشه تکونم میدی که بیدارشم.فکر میکنی قصه گفتی و

منم خوابیدم..
میبینی نفس نمیکشم...ولی بازم باور نمیکنی.محکم تر بغلم میکنی که گرمم بشه اما

فایده نداره!


من مردم..... ولی برای تو زنده ام...پس هر شب به این باغ بیا...ولی گریه نکن


می خوام یه چیزی بهت بگم


میدونی؟؟؟؟؟

 

 


......
دوستت دارم....

 



نظرات شما عزیزان:

hasti
ساعت21:49---18 آبان 1392
bi adab khob mikham copy konam nemishe.

نیلوفر
ساعت21:38---18 آبان 1392
خیلللیییی قشنگ بودد عالیییی به منم سربزنید..

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 18 آبان 1392برچسب:,

] [ 21:19 ] [ MONA** ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه